سال گذشته و در خلال رقابت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، بحثهای زیادی مورد توجه هریک از نامزدها قرار گرفت از جمله مسائلی که حسن روحانی رئیس ...

سال گذشته و در خلال رقابت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، بحثهای زیادی مورد توجه هریک از نامزدها قرار گرفت از جمله مسائلی که حسن روحانی رئیس جمهور در آن زمان بر آن تاکید داشت، بحث احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور بود. از ابتدای روی کار آمدن دولت هم قول احیای این سازمان بارها از سوی سخنگوی دولت مطرح شد تا اینکه محمدباقر نوبخت چند روز پیش از احیای این سازمان در آینده نزدیک خبر داد.
بیژن رحیمی دانش که سالها در سازمان دبیری شورای اقتصاد را بر عهده داشته، پستهای مختلفی را در این سازمان عهده دار بوده و مشاور رئیس سازمان بوده است در گفت و گو با خبرنگاران فارس به آسیب شناسی و تشریح نقاط قوت و ضعف آن پرداخت.
رحیمی دانش در نشست با خبرنگاران فارس اظهار داشت: سازمان مدیریت و برنامه ریزی میتوانست کارشناس تربیت کند و افرادی که تحصیل کرده بودند، میتوانستند آنچه در دانشگاه یاد گرفته بودند را در این مجموعه اجرایی کنند.
مشاور اسبق رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی ادامه داد: اما زمانی که قرار شد این سازمان به یک معاونت تبدیل شود تعداد زیادی از افراد انگیزه خود را از دست دادند و از این مجموعه کنار آمدند و تعداد زیادی هم بازنشسته شدند.
وی ادامه داد: سازمان مدیریت جای شعار دادن نبود چون فرد با مسئله مواجه میشود و باید راه حل مناسب را ارائه کند.
سازمان مدیریت دیوار نبود/ پرچین بود و میشد از روی آن پرید
رحیمی دانش در مورد نقاط اتکا سازمان مدیریت گفت: مثلا یک کارشناس کشاورزی در این سازمان را با یک کارشناس کشاورزی در وزارت کشاورزی اگر مقایسه کنیم، کارشناسی که در سازمان مدیریت است چون در جلسات با کارشناسان سایر حوزهها اعم از خدمات، گردشگری، تجارت و ... تعامل دارد و در آن جلسات در مورد همه مسائل بحث میشود وقتی در مورد موضوعی اعلام نظر میکند با ذهن باز این کار را انجام میدهد. در عین اینکه مدافع حوزه تخصصی خود هم هست، در واقع کلاننگر میشود و میتواند یک مدیر خوب شود در حالی که کارشناسی که در وزارتخانه است این وضعیت را ندارد.
رحیمی دانش افزود: اما از زمانی که سازمان مدیریت به یک معاونت مبدل شد تصمیمات در جای دیگری گرفته میشد، بنابراین برخی کارشناسان سازمان هم دلسرد شده و کنار رفتند و فعلا حرفی برای گفتن ندارند.
مدیرکل اسبق دفتر تلفیق بودجه سازمان مدیریت درباره اینکه گفته میشد سازمان بروکراسی را زیاد میکرد، گفت: این طور هم نبود که سازمان برای دستگاهها دیوار باشد بلکه پرچین بود و یعنی میشد از روی آن پرید و دستگاههای اجرایی میپریدند.
رحیمی دانش، اولویتبندی منابع در بخشهای مختلف را از جمله کارهای سازمان مدیریت عنوان کرد و افزود: سازمان به دلیل محدودیت بودجهای دستگاهها مجبور به دادن اولویت بود و این مسئله در برخی موارد موجب نارضایتی وزرا و معاونان آنها میشد.
* ایراد اول: دخالت در کار دستگاههای اجرایی
وی با بیان اینکه بدترین کار سازمان مدیریت دخالت در کار اجرایی دستگاهها بود، گفت: این سازمان درست نشده بود که این قدر در کار دستگاهها دخالت کند و این مسئله مسئولان دستگاههای اجرایی را عصبانی میکرد و موافقتنامهها محملی برای این مسئله بود.
وی در مورد دلیل این دخالتها گفت: استناد موافقتنامه به ماده 19 قانون برنامه و بودجه مصوب سال 51 است که دستگاههای اجرایی باید بر اساس تفاهم انجام شده بودجه را جذب کنند اما در سازمان مدیریت سابق بعد از تصویب بودجه هر دستگاه تفاهم انجام میشد و گاهی این تفاهمها تا اسفندماه طول میکشید در حالی که تفاهم بعد از تصویب بودجه یعنی اینکه دو طرف باید یکدیگر را راضی کنند.
این کارشناس ارشد بودجه با اشاره به این مطلب که اصل مطلب این بود که دستگاه اجرایی میتوانست با راضی کردن کارشناس، مدیریت و معاونت ذیربط کارش را انجام دهد و این معنا ندارد، اضافه کرد: زمانی که بودجه مصوب میشود دیگر مجالی برای تفاهم کردن نیست و این ایراد به سازمان مدیریت وارد بود که بعد از تصویب بودجه تفاهم میکرد و در واقع موافقتنامهها عامل قدرت و عامل دخالت سازمان مدیریت در دستگاههای اجرایی و در برخی موارد موجب فساد اداری شده بود.
* ایراد دوم: نحوه تخصیص اعتبار
وی نحوه تخصیص اعتبار را دیگر ایراد سازمان مدیریت سابق عنوان کرد و افزود: به دلیل عدم نظارت، برخی دستگاههای اجرایی تمام هزینههای خود را در طول سال انجام میدادند و حقوق پرسنل را نگه میداشتند و در پایان سال به سازمان فشار میآوردند که برای پرداخت حقوق بودجه نداریم و مجدداً به این طریق بودجه میگرفتند که بعدها برای رفع این مشکل مصوب شد که حقوق را خزانه پرداخت کند و این نحوه تخصیص و هزینه کرد اعتبار موجب ناراحتی آنها میشد.
* ضعف نظارت در سازمان سازمان برنامه
رحیمیدانش تصریح کرد: نقطه ضعف سازمان مدیریت این بود که نظارت نمیکرد و به جای آن در کار دستگاههای اجرایی کشور دخالت میکرد در حالی که وزیر هر وزارتخانه باید مسئول پاسخگویی به نحوه هزینهکرد بودجه باشد نه سازمان مدیریت و برنامهریزی.
به گفته وی، سازمان مدیریت باید بودجه را تخصیص دهد و این وزیر است که تشخیص میدهد اعتبار را به کدام پروژه یا فعالیت اختصاص دهد یا اینکه رقم بودجهاش کم است یا زیاد. و در ازاء آن از دستگاه مربوطه گزارش بخواهد. اما سازمان در ریز نحوه هزینه کردها دخالت می کرد که مثلا چه نوع دستگاهی بخرید و چگونه بودجه را اختصاص دهید.
وی در مورد نحوه احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی گفت: اگر سازمان برنامه و سازمان امور استخدامی فقط سیاست گذاری و نظارت کنند و دست از دخالت بردارند، میتوانند در قالب یک سازمان در هم ادغام شوند.
رحیمی دانش گفت: احیای سازمان برنامه بدون اصلاح قانون برنامه و بودجه (مصوب سال 51) و قانون محاسبات عمومی بی معناست چون وظایف این سازمان در این دو برنامه آمده است در غیر این صورت سازمان برنامه مجدداً شریک تخلفات دستگاههای اجرایی در مبادله توافقنامه خواهد شد.
گفتگو از: ابراهیم تاجیک
انتهای پیام/م